زبان بدن دیجیتال: برندسازی شخصی و حضور زنده آنلاین
اگر شما عبارت “زبان بدن دیجیتال ” را در گوگل جستوجو کنید به برخی مقالات از استیو وودز ارجاع داده خواهید شد که اولین بار در سال 2009 از این عبارت در حوزه داده و بازاریابی آنلاین استفاده کرد. شما همچنین تعداد زیادی از مقالات در مورد دادهها، شخصیسازی و بازاریابی عمومی به طور گسترده خواهید دید. من در اینجا میخواهم چیزی را که شما به آن نیاز دارید برایتان به اشتراک بگذارم تا در مورد زبانهای بدن دیجیتال به عنوان یک فرد حرفهای از قبیل برخی تکنیکهای به هم پیوسته در مورد این که چه کارهایی را میتوانید در سطح شخصی و یا کار گروهی یا سازمانی و یادگیرندگان انجام دهید اطلاعات کسب کنید.
۱-ارتباطات برندسازی شخصی
من وقتی از کارم اخراج شدم، تشخیص دادم که آبروی من و شبکه داخلی سازمان وقتی که خارج از آن به دنبال شغل میگردم تفاوت زیادی ندارد. من به سرعت در مورد رفتن به کنفرانسها، وبلاگنویسی، شبکههای اجتماعی و یک تصویر حرفهای عمومی اقدام به یاد گیری کردم. این بخشی از برندسازی شخصی و ارتباط دیجیتال است.
وقتی که مردم برای وبینار و کاراموزی کلاسهای مجازی به شرکت من میآیند; اکثرا من را در پلتفرمهای عمومی میبینند; شبکههای اجتماعی، وبلاگ یا مقالهای که نوشتهام، ویدیویی که در آن بودهام یا وبیناری که برگزار کردهام; حتی وبیناری که در چت ارائه دادهام.
اگر شما مانند من کسب و کار شخصی خود را راه بیندازید و بخواهید که از شبکهسازی برای افزایش افرادی که میتوانید از آنها یاد بگیرید استفاده کنید و یا در مورد گام بعدی شغلی خودتان فکر کنید; زبان بدن دیجیتال در پلتفرمهای عمومی به طور روزافزون از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. برای این که به نیتهای مد نظر خودمان در رابطه با زبان بدن دیجیتال دست پیدا کنیم باید علاوه بر لباس پوشیدنمان در موقعیت مناسب، به ذهنیت و صحبت کردن خودمان در رخدادهای تحت شبکه و نحوه ارائه خودمان دقت کنیم.
برندسازی شخصی، به سادگی میتواند نام توییتری که انتخاب میکنید و عکس پروفایلی که برای حسابهای شبکههای اجتماعی خود برمیگزینید باشد. وقتی که میبینید عکس پروفایل لینکدین شخصی کسی را که در تعطیلات است یا با بچههایش است میبینید آیا شما تفسیر میکنید که آن شخص خارج از محیط کار زندگیش به خوبی میگذرد؟ اگر یک عکس با ژست ببینید چطور؟ آیا اینگونه تفسیر میکنید دلپذیر است یا متشخص است؟ برخی از این تفسیرها برگرفته از سلایق شخصی است، اما بسیاری از این موارد برای آن پلتفرم و صنعتی که میخواهید در آن فعالیت آینده خود را در آن دنبال کنید ریزبینیهای خاصی را میطلبد.
نکته برتر: عکس پروفایل شما باید حرفهای باشد و خود واقعی شما را نشان دهد، و بازتاب دهنده کاری باشد که انجام میدهید و چیزی که هستید.
ایجاد ارتباط از طریق توئیتر و ارائه پیام مد نظر با 280 کاراکتر میتواند چالش برانگیز باشد. ما میخواهیم به یک نتیجهای برسیم در غیر این صورت دلیلی نداشت توئیت کنیم. شاید مناسب این باشد که تعادل داشته باشیم، همواره یک مفهوم یا یک آگهی برای برقراری ارتباط وجود دارد؛ ما میخواهیم در بحثی شرکت کنیم و نظرات افراد مختلف را جویا شویم، اما آیا میخواهید از راهی سوالتان را مطرح کنید که منفی یا چالش برانگیز باشد؟
نکته برتر: چیزی که برای شما واضح است ممکن است دیگران به عنوان یک حمله منفی در نظر بگیرند.
فعالیتها بازاریابیها و روابط عمومی زیادی در شبکههای اجتماعی اتفاق میفتند. این واقعا برای حسابهای کاربری سازمانها مثل حسابهای کاربری اشخاص مهم است. اما به عنوان اشخاص که ما هستیم، باید تفکراتمان، نظراتمان و مسائلمان را دربربگیرد. برخی افراد وجود دارند که سوالاتی را مطرح میکنند که به عنوان غذایی برای فکر هستند.
نکته برتر: اگر شما افرادی را که به صورت خصوصی مشغول به صحبت با شما هستند نادیده نمیگیرید، این کار را در شبکههای مجازی اجتماعی هم انجام ندهید.
بسیاری دیگر از ارتباطات دیجیتال وجود دارد که ما به استفاده از آنها خو گرفتهایم مثل: ایمیل، پیام متنی و برخی سیستمهای ارتباطی متنی نسبتا جدیدتر مثل واتساپ.
در اینجا ما نیاز داریم که از زاویههای مختلف به زبان بدن دیجیتال خود نگاهی بیاندازیم. ممکن است عمومی نباشند، اما این به آن معنی نیست که اگر اشتباهی انجامش دهید آسیب زننده نیستند.
اریکا ژاوان به این مطلب در مقالهای در خصوص چگونه با معضل زبان بدن دیجیتال کنار بیاییم پرداخته است:
آیا شده تا به حال در جلسهای متوجه شوید که در یک ارتباط ایمیلی در حیطهای خارج از چرخه قرار گرفتهاید؟ و یا آیا هنگامی که اسمتان در لیست CC در جای آخر قرار گرفته است و یا اصلا در آن وجود ندارد و یا ایمیلی به نامه شما فوروارد نشده باشد احساس سرشکستگی کردهاید. چه بینالمللی باشد چه نباشد، این تجربیات میتواند باعث فرسوده شدن روابط کاری شود.
او مسائلی را که در حیطه ارتباطات شمول و درگیریهای انسانی دههها قدمت دارند، مورد کنکاش قرار میدهد. این مسائل به صورتهای مختلف در ارتباطات دیجیتال دنیا بروز میکنند.
نکته برتر: سرعت بالایی در ارتباطات دیجیتال حس می شود، اما اگر از سرعت آن کاسته شود؛ فکر شود، بازتاب آن میتواند نتایج بهتری داشته باشد.
۲- زندگی آنلاین: جلسات، وبینار و کلاسهای مجازی
در جهانی پر از مشارکت، تعداد زیادی از ارتباطات همزمان ما در اسکایپ یا دیدارهای تیمی، در وبینارها یا کلاسهای یادگیری مجازی هستند. در اینجا زبان بدن دیجیتال به عنوان میزبان، تمرین کننده یا عضو یک تیم، ضروری است. در یک مصاحبه از من در مورد تحلیل زبان بدن دیجیتال افراد سوال پرسیده شد و من مشخص کردم “چیزی که ما به خاطر قادر نبودن دیدن زبان بدن سنتی افراد از دست میدهیم، میتوانیم با استفاده از ویژگیهای تکنولوژی و مهارتهای شخصی خود به دست بیاوریم که افراد را مجذوب کنیم و آنها را بفهمیم”.
در جلسات، استفاده از وبکم میتواند یک موضوع ساده باشد. البته خیلیها به دلایل موجهی این کار را دوست ندارند. این نشان میدهد که ما در کجا قرار داریم، چه کاری انجام میدهیم، و این به ما اجازه نمیدهد که چیزهای دیگر را آن طور که میتوانستیم حضوری عمل کنیم انجام دهیم. اگرچه شما نور کافی داشته باشید، یک عکس نسبتا خوب از یک شخص، و توانایی دیدن همکاران شما، میتواند یک ارتباط مثبت را حمایت کند. شما میتوانید محیط اطراف افراد را ببینید که بفهمید شرایط آنها و صورتهای آنها چگونه است تا به مفهوم چیزی که دارند میگویند اضافه کنید.
اگر احساس منفی نسبت به وبکمها در جلسات دارید، شما حق دارید، اما باید دلیل این احساس خود را بدانید. ممکن است همه اینها به دلیل خود تکنولوژی نباشد و گاهی ریشه در جای دیگری داشته باشد. اگر شما دوست ندارید که وبکم روشن باشد باید بدانید چرا.
نکته برتر: وبکم ها در جلسات آنلاین باعث ایجاد حس بیشتر انسانی بودن و ارتباط می شوند.
یکی دیگر از حیطههایی که بر آن تمرکز میکنیم محیط چت است که در آن افراد میتوانند تایپ کنند. به خاطر دارم که در یکی از جلسات در یک سازمان که در آن افراد وقتی که میتوانستند لیست ورودیها را ببینند میپرسیدند چه کسی پشت خط است. آنها میپرسیدند که آیا سوالی هست و فرض میکردند موردی وجود ندارد وقتی که نمیتوانستند محیط چت را ببینند. آنها پیشنهادها و ایدههایی میخواستند; اما فقط به آنهایی توجه میکردند که میتوانستند صدایشان را بشنوند بنابراین پیشنهادات متنی در یادداشتها نادیده گرفته میشد.
همه این موارد مهم هستند نه فقط به خاطر درک پایین افراد از تکنولوژی مورد استفادهشان; بلکه در یک سطح کاری، این موارد به این دلیل مهم هستند چرا که هیچگونه سرمایهگذاری برای چگونگی استفاده از این ابزارها برای ارتباطات انسانی مورد انتظار انجام نگرفته است. در مورد افرادی که از محیط چت استفاده میکنند چطور؟ آنها به طور موثری نادیده گرفته شدهاند. اگر آنها به مقدار کافی مطمئن باشند; صحبت میکنند اما خیلی از آنها این زحمت را به خود نمیدهند. این آن راهی نیست که شما باید ملاقاتهایتان را درون سازمان و بین افراد و سطح انسانی برقرار کنید.
نکته برتر: برای ملاقاتهای آنلاین، ابزارها را بشناسید و از چت برای مشارکت دادن همه استفاده کنید.
در وبینارها و کلاسهای مجازی، ممکن است این طور احساس شود که وقتی شما مشغول ارائه و گوش دادن هستید; فقط شما هستید و صفحه کامپیوترتان. با اطمینان از این که شما روی وبینار خود یک پنجره چت دارید بنابراین افراد میتوانند با شما ارتباط برقرار کنند چرا که یاد گرفتن از دیگران یک ضرورت است. اگر شما انتظار یک وبینار شلوغ را دارید; یک رابط مانند ادمین میتواند به جریان یافتن ارتباطات کمک کند و موارد را دنبال کند، نکات مربوط را برای یک ارائه دهنده هایلایت کند و به سوالات افراد پاسخ دهد.
شما به هرحال باید دقت لازم را داشته باشید. در یک وبینار عمومی که حضور داشتم; ادمین چت که موارد را با حروف بزرگ تایپ میکرد; مشابه فریاد زدن در زبان بدن دیجیتال: “مرتبط با موضوع بحث کنید “. به عنوان کسی که از محیط چت استفاده میکند و مطالب زیادی از آن یاد میگیرد من ندیدم شخصی خارج از موضوع بحث صحبت کند چرا که هدفشان از حضور در آن چت مرتبط با همان موضوع است; آنها در ایمیلشان نیستند که بخواهند شما را نادیده بگیرند.
موقعی که در مورد زبان بدن دیجیتال برای کلاسهای مجازی با من مصاحبه شده بود; من این موارد را به اشتراک گذاشتم.
با تجزیه کردن چیزی که راجع به زبان بدن دیجیتال و چگونگی ارائه یا تسهیل کار میدانید میتوانید در یک پلتفرم آنلاین زنده موارد مورد نظر را پیدا کنید. به طور معمول; من مایل هستم که در یک اتاق بگردم و ببینم که آیا افراد حاضر بحث را متوجه شدهاند و سوالی دارند یا خیر. من نمیتوانم این کار را بدون وبکم در یک جلسه انجام دهم بنابراین به جای آن; میتوانستم یک سوال بسته بپرسم که افراد با یک تیک جواب بدهند و سپس در یک پنجره چت یا با ویس به آنها بپردازم.
نکته برتر: در یک پلتفرم به دنبال تشابهات باشید نه چیزی که احساس میکنید از دست رفته است.
۳- دادهها و سیستم
دادهها و آنالیز آنها چیزی است که خیلی از افراد را میترساند; اما پیدا کردن یک اپلیکیشن برای تحلیل دادهها میتواند به ما در یادگیری و پیشرفت کمک کند. 96 درصد از بیش از 700 کارشناس آموزش و پیشرفت حرفهای در گزارش Towards Maturity (که اینک به نام Emerald Works شناخته میشود) با عنوان ارتباط یادگیری و پیشرفت با دادهها ذکر کردند که “داشتن مهارت برای یافتن و تحلیل دادهها یکی از بالاترین اولویتهای تیمهای یادگیری و پیشرفت در آینده است.” این گزارش همچنین بیان میکند که 51 درصد گفتهاند که به دلیل کمبود مهارتهای یادگیری و پیشرفت در خانه نمیتوانند به طور موثر از دادهها استفاده کنند و 48 درصد گزارش دادند که کمبود دانش یادگیری و پیشرفت یک مانع جدی برای یافتن دادهها و بهرهگیری موثر از آنهاست.”
نکته برتر: تحلیل دادهها مورد نیاز است، اما صنعت ما در آن خوب نیست
برای پیشرفت در این زمینه حس کنجکاوی خودتان را تقویت کنید. اولین چیز برای اجرا این است که چه به عنوان یک فرد حرفهای یا عضوی از یک تیم یا یک شرکت که در آن فعال هستید یا آن را حمایت میکنید بدانید که به چه سیستمهایی دسترسی دارید. شما ممکن است یک مشاور باشید و به اطلاعات مرتبط با مشتریهایتان دسترسی نداشته باشید; اما شما میتوانید با پرسیدن سوالات به جا همانند خواندن دادههای عمومی در شرکت و نگاه به اطلاعات صنعت و گرایشهای آن به اطلاعات خود بیافزایید.
وقتی که از یک مشتری جدید صحبت به میان میآید این به معنای فعالیت در تمام مدت روز نیست. من معمولا از طریق گزارش سالانه هیات مدیره شرکت برای درک بیشتر از کار استفاده میکنم. گاهی اوقات، چیزی در برخی مکالمات مطرح میشود که میتواند بر فردی که با او مکالمه میکنم تاثیر بگذارد یا گاها به من کمک کند که در مورد صحبت آن فرد درک بیشتری کسب کنم.
همچنین، کمی درک بیشتر در مورد یک صنعت یا یک بخش میتواند با ارزش باشد. این ممکن است فقط ده دقیقه وقت شما را بگیرد تا از گوگل یا سایر سایتها بتوانید مطالب یا مقالاتی پیدا کنید و با مطالعه آنها چیزهایی بیاموزید که قبلا نمیدانستید و درک کنید که یک یک صنعت ممکن است چه مسیرهایی را پشت سر بگذارد و به چه سمتی برود.
نکته برتر: تحلیل دادهها همواره در مورد صفحات تحلیل کامپیوتری نیست; این امر میتواند خواندن گزارشها و بلاگهایی باشد که به یک تحلیلگر اجازه میدهد که از دانش خود استفاده بهتری کند.
در مورد موضوع یادگیری و پیشرفت ما نیاز داریم به این که فهم کاری بیشتری داشته باشیم; و بخشی از این مبحث اعداد هستند. در حالیکه حساب ذهنی من همیشه هم درست نیست، اما مفهوم چیزی که درک میکنم; در مورد چگونگی استفاده از دادهها و اعداد در یک کسب و کار در طول سالها انجام کارهای فوق و در واقع کار بیشتر و بیشتر با اعداد توسعه یافته است. این در مورد دادههای خام و ریاضیات نیست; این در مورد پیگیری کافی برای پرسیدن سوالات و خواستن جوابهایی برای کمک به دیگران است و دادهها بخشی از آن است.
نکته برتر: شما به دادههای داخلی و خارجی دسترسی خواهید داشت. فقط بپرسید و سپس بحث کنید و یاد بگیرید و مطمئن باشید که اهداف یادگیری و پیشرفت با این دادهها به بار مینشینند.
جمع بندی
این سه سرخط از هم متمایز هستند اما در دنیای واقعی با یکدیگر کار میکنند. برندسازی شخصی، همانند تصویر شما روی پروفایل لینکداین یا توییتر، همانند تحلیل تاریخچهی توییتهایتان، میتواند با یکدیگر جمع شوند. همچنین در یک چت زنده توییتر، چگونگی به نظر رسیدن شما، چیزی که میگویید و مخاطبتان، تفاوتهایی ایجاد میکند. در این که چگونه دیگران به شما به عنوان یک فرد حرفهای واکنش نشان میدهند.
شما در آینده چگونه میخواهید به شکل متفاوتی ظاهر شوید؟
گردآوردنده: زهره طاهرخانی
منبع: elearningindustry