زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. حل مسئله و انتخاب بهترین تصمیم در موقعیتهای مهم و حیاتی از دیرباز مهمترین چالش پیش روی انسان بوده است. اهمیت حل مسئله به حدی بالاست که سازمان بهداشت جهانی آن را به عنوان یکی از ده مهارت مهم و ضروری برای زندگی فردی و اجتماعی معرفی کرده است. با کسب مهارت حل مسئله، علاوه بر بالا بردن شانس بقاء، میتوانیم مشکلات و مسائل روزمره را نیز آسانتر و کم دردسرتر از سر راه برداریم.
مهارت حل مسئله
طبق تعریفی که گلیس و کانلی در سال ۲۰۰۸ ارائه دادهاند، مهارت حل مسئله فرآیندی شناختی-رفتاری است که در آن، فرد با بررسی طیف متنوعی از پاسخهای بالقوه، امکان دستیابی به بهترین و مؤثرترین راه حل را افزایش میدهد.
طبق این تعریف، مهارت حل مسئله شامل اجزای زیر است:
- تشخیص مسئله
- شناسایی مشکلات و فرصتهای پیش رو
- استفاده از خلاقیت در جمعآوری و تحلیل اطلاعات
- جستجو و خلق راهکارها
- مقایسهی راهکارهای مختلف
- انتخاب بهترین راه حل برای مسئله
نکتهی حائز اهمیت در اینجا تشخیص این مهم است که مهارت حل مسئله معادل مهارت تصمیمگیری نیست. مهارت تصمیمگیری به معنای انتخاب بهترین گزینه از میان گزینههای در دسترس است. و به این ترتیب، تصمیمگیری تنها قسمت پایانی از فرایند حل مسئله به حساب میآید.
برای حل مسئله به شکل خلاقانه میبایست ابتدا مراحل این فرآیند را شناسایی نموده و گام به گام تا رسیدن به نتیجه و راه حل نهایی بررسی کرد.
شش گام تا حل مسئله
گام اول:
تعریف دقیقی از مسئله به دست آورید. برای شروع فرآیند حل مسئله ابتدا مسئله را تا حد ممکن، با دقت تعریف کرده و آن را تشریح کنید. این کار به شما کمک میکند تا از مشکل پیش آمده با جزییات مطلع شده و از فرصتهای پیش رو آگاه شوید. همچنین در این گام نیاز شما برای حل مسئله روشن میشود.
گام دوم:
خطاهای شناختی در مسیر حل مسئله را شناسایی کنید. در اینجا باید پرسید: خطاهای شناختی چطور در ذهن ما شکل میگیرند؟
رفتارها و انتخابها در حقیقت از افکاری که در ذهنمان داریم نشأت میگیرند. در نتیجه افکار درست منجر به رفتار و انتخابهای درست میشوند. بیشتر تصمیمات اشتباه ما که نتایج قابل قبولی را در پی ندارند، به احتمال زیاد ناشی از افکاری هستند که به اشتباه در ذهن ما تأیید شدهاند. چنین افکار نادرستی، زمینههای شناختی ما از محیطمان را با خطاهایی همراه میسازند که ما آنها را تحت عنوان خطاهای شناختی می شناسیم.
قضاوت کردن موضوع، تحلیل و تفسیر اشتباه سه نمونهی شناخته شده از خطاهای شناختیاند و غالباً در تصمیمگیریهای انسانی برای حل مسئله هویدا شده و تصمیم نهایی ما را تحت تأثیر قرار میدهند. برای دوری از دام خطاهای شناختی، باید فرآیند اندیشیدن را در تصمیمگیری به چالش کشید. چنین چالشی در عمل دشوار است، چرا که انسانها غالباً به خطاهای شناختی خود اتکا میکنند.
روانشناسان این اتکا به یک فکر خاص را به عنوان لنگر ذهنی میشناسند. در فرایند لنگر ذهنی، افراد در مواجه با مسائل جدید به اطلاعات قبلیشان تکیه میکنند، درحالیکه ممکن است این اطلاعات ناشی از اولین تجربیاتی باشد که در گذشته حین مواجه با مسائل مشابه به دست آوردهاند.
خطای شناختی و لنگر ذهنی
فردی را در نظر بگیرید که در یک موقعیت کاری فکر میکند باید برای اثبات توانمندی، چند مسئولیت را با هم و بدون در نظر گرفتن ظرفیتهایش به عهده بگیرد. چنین فردی تصور میکند اگر به این بازی ادامه ندهد، موفق دیده نمیشود. لذا او درگیر نوعی خطای شناختی است که احتمالاً به اولین تجربهی کاریاش با مدیری سختگیر در ذهنش لنگر انداخته است. چنین فردی برای فرار از احساس بازنده بودن، ممکن است همیشه خارج از توان و وقت کاری خود کار کند تا بتواند از عهدهی چندین مسئولیت برآید.
پس میتوان گفت روش بهتر و خلاقانهتری که باید برای رسیدن به کاملترین شکل حل مسئله و تصمیمگیری انجام داد، شناسایی سوگیریهای ذهنی و اصلاح آنهاست. هنگام حل مسئله، لنگر انداختن به اولین اطلاعات دریافتی درباره یک موضوع باعث میشود که فرد سایر جنبههای مشکل را به خوبی نبیند. در نتیجه ممکن است به راهکاری برسد که کارایی کافی نداشته باشد.
از سوی دیگر، داشتن پیشفرضها، تجارب و اطلاعات قبلی درباره یک مسئله ممکن است مدلهای رفتاری از پیش آمادهای را در اختیار فرد قرار دهد که همیشه در موقعیتهای یکسان از آن استفاده میکند.
چنین الگوهایی اگرچه در ابتدا ممکن است انتخاب راه حل را آسان کنند، ولی خلاقیت را در حل مسئله به حداقل میرسانند. افراد خلاق که برای حل مسئله به ایدههای جدیدی میرسند، اذعان دارند که این ایدههای خلاقانه به طور آنی به ذهنشان میرسد، نه اینکه بر اساس نتیجهای از تفکرات قبلی. این ایدههای جدید چطور پدیدار میشوند؟ جواب این پرسش در قدمهای بعدی نهفته است.
گام سوم:
اهداف روشنی داشته باشید. اگرچه ساز و کار حل مسئلهی مغز مطرحکردن راهحلهای قدیمی برای مسائل جدید است، ولی شما میتوانید با بازسازی مشکل و شکستن مسئله اصلی به چند زیر مسئله، به جای معطوف شدن بر یک هدف، بر چندین هدف بطور جداگانه تمرکز کنید.
با این کار در واقع شما مغز را فریب میدهید تا به جای پیشنهاد راهحلهای قدیمی برای مشکل، به ایدههای جدید برسد و از اینجا خلاقیت شکل میگیرد. برای رسیدن به راهحلهای خلاقانه باید در مسیر حل مسئله، تا حد ممکن اهدافی کوتاه و دقیق را مشخص نمایید تا با گامهایی کوتاه قابل دسترس باشند.
گام چهارم:
بارش افکار را شروع کنید. بارش فکری مهمترین و اصلیترین قدم برای یافتن روش خلاقانه در حل مسئله است. بارش افکار، با ارائهی هر راهکاری که به ذهن میرسد مدلهای مختلفی از حل چالش موجود را باز تولید میکند. ممکن است در مسیر با راه حلهای قدیمی نیز روبرو شوید، ولی در صورتی که به بارش افکار ادامه دهید، ذهن شما راهحلهای مختلفی را ارائه میدهد که ممکن است یک یا چندتایشان قابل تامل باشند.
اگر راهحلی که شما برای مدل جدید چالشتان انتخاب کردهاید، برخلاف مدلهای قبلی میتواند به شکل بهتری مسئله را حل کند، میتوانید آن را بعنوان فرضیهای برای حل مشکل در نظر بگیرید.
گام پنجم:
راهحلهای انتخاب شده را ارزیابی کنید. ارزیابی مناسب راهحلهای مختلف و جدید، نیاز به نگاهی کاوشگرانه دارد و همانطور که در بارش فکری مهم است، در ارزیابی راهحلها نیز تفکر خلاق نقش مهم و بسزایی دارد. تفکر خلاق کمک میکند تا هر بار با شیوهای تازه به مسائل بنگریم.
در ارزیابی خلاقانهی راهحلها، لازم است راهحلهای جدید با راهکارهای قدیمیتری که ذهن ارائه داده مقایسه و تحلیل شوند. به این ترتیب میتوان مطمئن شد که شیوهی جدید حل مسئله کارایی بیشتری نسبت به شیوههای قدیمی دارد یا نه.
گام ششم:
برای انتخاب بهترین روش تصمیمگیری کنید. در این قدم نهایی باید درباره ایدهی حل مسئله تصمیمگیری نمود. و همانطور که در ابتدا گفته شد؛ تصمیمگیری، انتخاب بهترین راهحل از میان گزینههای ارزیابی شدهی موجود است.
در این زمان باید به تهدیدها و فرصتهای هر ایده توجه کرده و بهترین انتخاب را انجام داد. در این گام و به ویژه در صورت شکست، لازم است تصمیمگیری مجدد انجام پذیرد، بنابراین داشتن راهحلی جایگزین اهمیت ویژهای دارد.
منابع:
https://www.special learning.com
Gellis, ZD. & Kenaley, B. 2008. Problem-solving therapy for depression in adults: a systematic review. Research on Social Work Practice
گنجی، حمزه و امیریان، کامران. بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر سال اول مقطع متوسطه
کاهنمن، دنیل. فکر کردن بی درنگ و با درنگ. ترجمه: ح علیجانی رنانی و ج پرویزیان
گردآورنده: مسعود برومندی